دانلود گلچین دکلمه های حسین پناهی 1401- 2022
دانلود گلچین دکلمه های حسین پناهی
همراه برگ موزیک باشید با دانلود زیباترین دکلمه های حسین پناهی
شعر حسین پناهی از نظر صورت شعر سپید و ادامه دهنده سبک نیما یوشیج است . او در شهرهایش بیشتر از آرایه تکرار و تشبیه استفاده میکرد و بیش از اینکه خود را درگیر ظواهر و ادبی بودن شعرهایش کند به درون مایه اشعارش اهمیت میداد که مضامینی همچون آروزی بازگشت به روستا و دوران کودکی و یاس و نا امیدی و … داشت. نخستین مجموعه شعرش در سال 1376 با نام منو نازی منتشر شد که به چندین زبان مختلف ترجمه شده و 16 بار تجدید چاپ شده است . حسین پناهی شاعر،نویسنده، کارگردان و بازیگر بود . به علت لحن خاص صحبت کردن و طنز تلخی که در صحبت هایش بود نقش های خاصی را بازی میکرد . وی چندین نمایشنامه و تئاتر را کارگردانی و در چندین فیلم سینمایی و مجموعه تلویزیونی نقش آفرینی کرده است اما او بیشتر شاعر بود. حسین پناهی در شهریور ماه سال 1335 چشم به جهان گشود و درمرداد ماه سال 1383 بر اثر ایست قلبی درگذشت.
گلچین دکلمه های حسین پناهی
حسین پناهی گریه کن مرا
**********
حرمت نگه دار دلم، گلم
که این اشک ، خون بهای عمر رفته من است
**********
حسین پناهی این بود زندگی
**********
میزی برای کار کاری برای تخت
تختی برای خواب خوابی برای جان
جانی برای مرگ مرگی برای یاد
یادی برای سنگ این بود زندگی
**********
حسین پناهی چشم میبندم
**********
از شوق به هوا می پرم چون کودکیم
و خوشحال که هنوز معمای سبزی رودخانه
از دور برایم حل نشده است
آری از شوق به هوا می پرم
**********
حسین پناهی اینجایم بر تلی از خاکستر
**********
پا بر تیغ می کشم
و به فریب هر صدای دور
دستمال سرخ دلم را تکان می دهم
**********
حسین پناهی کنتراست
**********
سیاه سیاهم با زرد هماهنگم کن استاد
گاه حجم یک کلاغ
کنتراست یک تابلو را حفظ می کند
**********
حسین پناهی همه چی از یاد آدم میره
**********
کبوتر با پای من راه می رفت
جیرجیرک با گلوی من می خوند
شاپرک با پر من پر می زد
سنگ با نگاه من برفو تماشا می کرد
**********
حسین پناهی سلام،خداحافظ
**********
چيز تازه اي اگر يافتيد
بر اين دو اضافه كنيد
تا بل باز شود اين در گم شده بر ديوار
**********
حسین پناهی رو در رو
**********
همه گناهان خود را یکجا اعتراف می کنم
بخشیده خواهم شد به یقین
علفها بی واسطه با خدا سخن می گویند
**********
حسین پناهی عاقل کیه
**********
تازه داره حالیم میشه چیکارهام
میچرخم و میچرخونم ٬ سیارهام
تازه دیدم حرف حسابت منم
طلای نابت منم
**********
حسین پناهی پیاده روی
**********
گز می کنم خیابانهای چشم بسته از بر را
میان مردمی که حدوداً می خرند
و حدوداً می فروشند
**********
حسین پناهی نازی مرد
**********
آن همه دویدن و سراب
این همه درخشش و سیاه
تا کجا من اومدم
چطوری برگردم
**********
حسین پناهی شناسنامه
**********
اگه دوست داری با من ببین
یا بذار باهات ببینم
با من بگو
یا بذار با تو بگم
**********
حسین پناهی سکوت
**********
چه مهمانان بی دردسری هستن مردگان
نه به دستی ظرفی را چرک میکنند
نه به حرفی دلی را آلوده
**********
حسین پناهی عقرب عاشق
**********
دم به کله می کوبد
و شقیقه اش دو شقه می شود
بی آنکه بداند
حلقه آتش را خواب دیده است
**********
حسین پناهی چشمان من
**********
شب در چشمان من است
به سیاهی چشمهایم نگاه کن
روز در چشمان من است
به سفیدی چشمهایم نگاه کن
**********
حسین پناهی وهم
**********
کهکهشان ها کو زمینم
زمین کو وطنم
وطن کو خانه ام
خانه کو مادرم
**********
حسین پناهی سیاه
**********
چشمارو میبندم و کله رو ول میکنم
رو بالشی که پر از گریه های ننمه
گریه که دیگه عار نیست
خواب که دیگه کار نیست
**********
حسین پناهی آواز لالایی
**********
بگو مادرم مادرم مادرم کل کنیزو
بگو دا داااا دایی دااااا دا دا دا داا
**********
حسین پناهی اعتراف
**********
عشق را دوست دارم
ولی از زن ها می ترسم
کودکان را دوست دارم
ولی از آئینه می ترسم
**********
حسین پناهی من میخوام برگردم به کودکی
**********
ما باید خوب بخوابیم تا بتونیم فردا،برسیم به کارمون
اگه ما کار نکنیم چطوری جوراب و شلغم بخریم
های،آهای،به هیچی اعتماد نکن
**********
حسین پناهی پنجره
**********
قصه اینجاست که باید بود،باید خواند
پشت این پنجره ها باز هم باید ماند،
ونباید که گریست
باید زیست.
**********
حسین پناهی تو دلت تاریکه
**********
خدا, تو جوانه انجیره
خدا, تو چشم پروانه است
وقتی از روزنه پیله اولین نگاهش به جهان می افته
**********
حسین پناهی که میخواستی برگردی به کودکی
**********
خنده های بی دلیل
گریه های بی دلیل
خیره گی ها , خیره گی ها , خیره گی
خیره گی ها و سکوت
**********
حسین پناهی هندسه زندگی
**********
درک زیبایی درکی زیباست
سبزی سرو فقط یک سین از الفبای نهاد بشری
حرمت رنگ گل از رنگ گلی گم گشته است
**********
حسین پناهی سردمه مثل مورچه
**********
سردمه مثل موری که زیر بارون تند
رد بوی خط راه لونه شو می جوره
عین هستی و زوال این قدر پا پیچم نشو
**********
حسین پناهی شب و نازی من و تب
**********
…سردمه و می دونَم هیچ زمانی دیگه خرما نمی شم
چه غَریبم رویه این خوشه سرخ
مَن می خوام برگردم به كودكی…
**********
حسین پناهی ترانه بارون
**********
…همه اینو می دونن که بارون همه چیز و کسمه
آدمیو بَختشه حالا دیگه وقتشه
که جوجه ها رو بِشمارَم
چی دارم چی نَدارم…
**********
حسین پناهی اولین و آخرین خورشید
**********
…خورشید جاودانه می دِرخشد در مدار خویش
ماییم که پا جایِ پایِ خود می نهیم
و غروب می کُنیم هر پسین…
**********
حسین پناهی بقا
**********
…ده دقيقه سُكوت به احترام دوستان و نياكانم
غژ و غژ گهواره هايُ كهنه و جرينگ جرينگ زَنگوله ها
دوسته خوب من…
**********
حسین پناهی بهانه بی تو
**********
…بي تو نه بویه خاك نجاتم داد
نه شُمارش ستاره ها تَسكينم
چرا صِدايم كردي؟
چرا؟!…
**********
حسین پناهی غریب مادربزرگ
**********
…مادربُزرگ گم کرده ام در هیاهوی شهر
آن نَظر بَند سبز را …
که در کودَکی بسته بودی به بازویِ من
در اولین حَمله ناگهانی تاتار عشق…
**********